خاطرات رونیا سادات من

یه مامان خوشحال از وجود فرشته کوچولوش🙂😊☺

به روزانه های ما خوش آمدید دوستان

رونیا و مامان و بابا😍

دخترم فردا ۵ ماهگیش رو شروع میکنه

فردا دخترم وارد ۵ ماهگی میشه‌،و هر روز قلب من شدیدتر میزنه موقع دیدنش.انگار هر روز عاشق تر میشم،آخه مگه میشه یه موجود کوچولو،یه فرشته ناز تا این حد دوست داشتنی باشه،مگه میشه قلب آدم موقع دیدنش یه لحظه وایسه و دوباره شروع کنه به تپیدن... آخ که میشه...واسه تو میشه قند و نبات من...حتی میشه که وایسه و دیگه نزنه...من فدای خنده های تو... ۹۸.۳.۲۷ مامان فائزه 
27 خرداد 1398
1